11 صبح، زیر ِ طاق ِ یاس

لیلی بودم ولیکن اکنون/مجنون‌ترم از هزار مجنون

11 صبح، زیر ِ طاق ِ یاس

لیلی بودم ولیکن اکنون/مجنون‌ترم از هزار مجنون

درباره بلاگ
11 صبح، زیر ِ طاق ِ یاس
بایگانی
۳۰ دی ۹۳ ، ۲۱:۲۸

موزارت در باجه

در باجه شارژ بلیط اتوبوس میدان فردوسی، پسر ِ جوانی با موهای فرفری و صورت ساده و گاهاً اخمالودی می‌نشیند که بدون انکه به صورت مشتری نگاه کند، کارت را شارژ می‌کند و از سوراخ باجه بیرون می‌دهد، چند باری که از در ِ نیمه باز باجه کارتم را برای شارژ به دست‌اش دادم، چشم‌ام به دفترچه نوتی افتاده که روبه‌رویش باز بود و او با جدیت ان را نگاه می‌کرد.

اولین فکری که به ذهنم رسید این بود که دانشجوی موسیقی است، بعد هم برای‌اش داستان ساختم و به آینده درخشان‌اش فکر کردم(خیلی با جدیت دفترچه نوت‌اش را نگاه می‌کرد.) بعد از ان هم چندباری از در ِ باجه اقدام به شارژ بلیطم کردم و هربار هم فضولی‌ام را می‌کردم اما مدتی است در ِ باجه را سه قفله کرده و مجبورم از سوراخ ِ تنگ و کوچک جلو کارتم را برای شارژ به داخل بفرستم.

امروز بعد از جلسه ممت و کلی حرف در مورد فیلم‌نامه نویسی و نگاه به اطراف، به این نتیجه رسیدم که از پسرک(مطمئنم که از من کوچک‌تر است.) بپرسم دانشجوی موسیقی است؟

به نظرم از ان دسته پسرهای نُنُر و مزخرفی نیست که آدم به غلط کردن حرف زدن باهاشان می‌افتدد، در اخرین لحظه عملی کردن فکرم، پول و کارت را روی پیشخوان گذاشتم و سعی کردم سلام‌ام را از ان سوراخ کوچک و پائین بشنود، همین که سلام کردم و کارتم را کمی فرستادم جلو، چشم‌هایش گرد شد، من به جای کارت اتوبوسم، کارت کتاب‌خانه حوزه را گذاشته‌بودم روی پیشخوان، همین باعث شد اول خنده‌ام بگیرد و او بی‌حوصله سرش را بکند در کتاب نُت‌اش(فکر کنم.)

برای همین پروژه آشنایی با پسرک ِ موسیقی‌دان بلیط فروش موکول شد به حدود یک هفته بعد و زمانی که شارژ 5 تومانی کارتم تمام شود.


این بود خاطره امروز ِ من.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۱۰/۳۰
زهرا صالحی‌نیا

نامه‌ها  (۴)

با چه مقدمه ای شروع کردی ها!
با خودم گفتم عجب سوژه ای!
بیماری مسری پست ادامه دار و مرموز رو تو به حد اعلی رسوندی!!
پستت ادامه داره به معنای واقعیه کلمه
real time!
پاسخ:
واقعاً؟
کاملاً بدون قصد مرموزیت نوشتم ولی

شاید نهادینه شده در وجودمون به لطف پیرهادی D:
بد دردی افتاده به جونمون ها!
خدا آخر و عاقبتمون را به خیر کنه!
منم شاید از این اعمال شاقه ام بنویسم ی روزی..
پاسخ:
درد خوبیه
کیف میده ;)

۰۱ بهمن ۹۳ ، ۰۰:۵۳ محدثه پیرهادی
لبخند رضایت...
پاسخ:
:)

خعلی هم خوب :)

ارسال نامه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی