11 صبح، زیر ِ طاق ِ یاس

لیلی بودم ولیکن اکنون/مجنون‌ترم از هزار مجنون

11 صبح، زیر ِ طاق ِ یاس

لیلی بودم ولیکن اکنون/مجنون‌ترم از هزار مجنون

درباره بلاگ
11 صبح، زیر ِ طاق ِ یاس
بایگانی


شنبه هفته قبل که پیش دکتر تغذیه‌ام رفته‌بودم و در مورد رژیم غذایی‌ام در ماه رمضان با او صحبت می‌کردم، حرفی زد که کمی به من برخورد، گفت «خودتون که دیدی، عملاً آدم توی ماه رمضان چاق میشه.» شاید یک تعصب بی‌دلیل بود، ولی من می‌دانستم که ماه رمضان وقفه‌ای برای رسیدن به وزن ایده‌آلم نیست و باعث نمی‌شود که سلامت کسی به خطر بیافتد، اما این تفکر از آنجا نشأت می‌گرفت که روش تغذیه ما در کل سال اشتباه بود و ماه رمضان به اوج خودش می‌رسید.

برای همین خواستم چند تجربه کوچکم را با کسانی که اینجا را می‌خوانند در میان بگذارم، مخصوصاً با بانوان جوانی مثل ِ خودم که علاوه بر تمام مسئولیت‌هایی که در زندگی جدیدشان دارند، مسئول سلامت جسمی همسر و احتمالاً فرزند/فرزندانشان هم هستند و مهم‌تر از همه سلامت جسمی خودشان.




1.       خودزنی نکنید: این باور را در مغز ما کرده‌اند که سفره افطار باید رنگین‌ترینِ سفره‌ها باشد اما اشتباه است، سندش هم کلی روایات و آیه که همه‌مان از حفظیم، مثلاً بعد از «وَکُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا» نیامده که منهای ماه رمضان. لازم نیس حتماً حلوا و شله زرد و شیربرنج و سوپ و آش و پلو خورشت و شیر و شیرکاکائو شربت و چه چه سر سفره باشد.

 از اسراف و ظلمی که به معده بعد از چندین ساعت بی‌کاری روا می‌دارید که بگذریم، می‌ماند کدبانو خانه که تا پای جان می‌ایستد تا سفره را رنگین کند در حالی که نه خدا راضی به این کار است و نه انشالله بنده خدا.

راستش خودمان هستیم که درجه توقع دیگران را تنظیم می‌کنیم، شخصاً دوست دارم چیزهای خوشمزه و ترکیب‌های جدید از طعم‌ها برای همسرم درست کنم، ولی قرار نیست این وظیفه یا وسواس دائمی شود. بحث خودخواهی هم نیست، بحث این است که اگر قرار باشد تمام وقت صرف غذای مفصل فلان و کیک 5 طبقه بهمان شود چه وقتی قرار است به خود و همسرمان برسیم. شاید بهتر بود همان اول می‌نوشتم، متعادل باشید به جای خودزنی نکنید.


2.       عملیات انتحاری: عملیات انتهاری یعنی حذف برنج از سحری، من تا به حال در هر بحثی که در مورد چاقی شرکت کرده‌ام، اشخاص به این نتیجه رسیده‌اند که بیشتر مشکلشان از برنج است. حذف برنج کار به شدت سختی است، به نظرم بیشتر از باقی اعضا خانواده برای شخص خانم خانه سخت است، چون برنج از تمام غذاها ساده‌تر است، مخصوصاً برنج‌های مخلوط مثل عدس پلو، لوبیاپلو، استانبلی‌پلو و غیره. اما همین برنج که عالم همه دیوانه اوست اگر حذف شود آنچنان تغییر شگرفتی در چشایی و وضع مزاجی شما رُخ می‌دهد که بیا و ببین.

وقتی به کسی میگویم ماه رمضان به جز در مهمانی‌ها، آن‌هم بالاجبار برنج نمی‌خوریم اولین سوالی که می‌پرسند این است که ضعف نمی‌کنید؟ و جواب ساده‌است برنج فقط حجم معده را پر می‌کند، برای به دست آوردن مواد غذایی لازم شما خورشت می‌خورید.

قدیم‌ها که سحری برنج می‌خوردیم، همیشه بعد از اذان ترش می‌کردیم و بعد از افطار سنگین و کرخت می‌شدیم، همین شد که رو آوردیم به رژیمی حدالامکان بدون برنج.(ناگفته نماند که در ماه رمضان می‌شد که برنج هم درست کنم، گاهی برای تنوع و گاهی برای ضیق وقت) ساده‌ترینش انواع کوکوها بود (البته کوکو سبزی برای سحر غذای مناسبی نیست، چون سبزی‌ها در اکثر مواقع باعث ایجاد تشنگی می‌شوند.)

 در مایع کوکو سبزی می‌شود کمی مرغ یا گوشت چرخ‌کرده ریخت تا پروتئین مورد نیاز بدن تأمین شود، می‌شود سیب‌زمینی‌های کوکو‌سیب‌زمینی را با آ‌ب‌گوشت پخت. (از آب‌گوشت هیچ‌گاه غافل نشوید.) یا وسط کوکو‌سیب‌زمینی کمی گوشت و قارچ و هرچه دوست دارید بگذارید.(مثل مایع ماکارونی.) از کدو و بادمجان و هویج و لوبیا سبز و نخود فرنگی و عدس و لوبیاقرمز غافل نشوید. (روش من: آب‌گوشت از جوشاندن چندباره استخوان‌ها به همراه چوب دارچین و پیاز به دست می‌آید که به ترتیب غلظتشان از آنها استفاده می‌کنم.)

همیشه که نمی‌شود تکه‌های بزرگ گوشت و یا قل‌قلی‌های گوشت چرخ‌کرده در غذا ریخت، گاهی هم می‌شود کدو بادمجان و گوجه و هویج را مرتب و قشنگ در قابلمه چید و کمی ادویه و نمک و آب لیمو  اضافه کرد و گذاشت با آب مرغ یا آب گوشت بپزد. هضم این دست غذاها ساده به مراتب آسان‌تر از غذاهای پیچیده‌ایست که ما به آنها عادت کرده‌ایم، ذائقه خود و خانواده‌مان به دست ماست.

 من تا پیش از ازدواج قبل از آنکه غذا را مزه کنم روی آن نمک می‌پاچیدم، اعتقاد داشتم برنج باید چرب باشد، اما حالا غذاهایم از لحاظ شوری، معمولی است و برنجم را کلاً با یک قاشق کمتر روغن می‌پزم. (در مورد کوکوها: من از ابتدا هم آدم ایستادن دم ِ گاز و دانه دانه سرخ کردن کوکو نبودم، گاهی می‌ریختم در قالب و در فر می‌گذاشتم و گاهی هم در قابلمه تفلون دونفره‌ای می‌ریختم و بعد خوشگل و در کمال نوآوری سر سفره می‌آوردم و سختی گرما و بوی روغن گرفتن را به خودم  روا نمی‌داشتم.)

دوستانی داشتم که می‌گفتند همسرانشان علاقه‌ای به سبزیجات و غذاهای من درآوردی ندارند، به نظرم کار نشد ندارد، دستور نمی‌دهم ولی وقتی پای زندگی و سلامت و عمر وسط است باید تمام تلاش‌مان را بکنیم، من دوست دارم سالیان سال سالم و بدون دردسرهایی مثل فشار بالا و قند و غیره در کنار همسرم زندگی کنم شما هم حتماً همین را می‌خواهید. از طرفی ما وقتی زیر 6 سال داشتیم برای تمام اسباب‌بازی‌های‌مان نام گذاشته‌بودیم اسم گذاشتن برای غذا که سهل است.


3.       رصد کنید: در احوال جسمی خود و خانواده‌تان دقت کنید، همه یک نوع طبع ندارند. مثلاً هندوانه با وجود تمام عشقی که به آن دارم برای من خوب نیست ولی به قول معروف به همسرم می‌سازد. دانستن طبع‌ها بسیاری از مشکلات را حل می‌کند چاره‌اش هم دقت در احوال و کمی مطالعه است و کمی مراعات غذایی.

شخصاً نکات قابل استفاده‌ای از مادرم و مادر همسرم در این زمینه‌ها یاد گرفتم و البته از مستطاب آشپزی. واقعاً لازم است که گاهی سرک بکشیم به قفسه ادویه و عرقیات مادرها و عمه‌ها و خاله‌ها و مادربزرگ‌ها تا چیزهای تازه کشف کنیم، مثلاً شما تا به حال اسم خسرودار را شنیده‌بودید؟؟! یک نوع ریشه گیاه است که ادویه خوش عطری دارد، عطرش تلفیقی از زنجفیل و گل سرخ و فکرهای خوب است. (جدی گفتم.) حالا شما فکر کنید اندازه نوک انگشت از این ادویه سحرآمیز  روی گوشتِ خورشت یا مرغِ زرشک‌پلو بریزید، کار صدبار تفت دادن را میکند. (دنیای عرق‌های گیاهی، دنیای خوشمزه و خوش‌عطر و دل‌انگیزی است که آدم را ناخودآگاه می‌برد به خانه‌های ِ گرم و باصفای ِ قدیمی، گاهی که شربت بهارنارنج با عسل و کمی گلاب و چند برگ گل‌سرخ درست می‌کنم و می‌نشینم و مزه‌مزه‌اش میکنم دلم پُر می‌شود از هزارویک آرزوی قشنگ، هزارو یک تصویر رویایی، حس می‌کنم نشسته‌ام در باغ گلی در بهار.)

 

 

*شاید ادامه داشته‌باشد.



موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۰۴/۰۷
زهرا صالحی‌نیا

نامه‌ها  (۳)

مفید بود واقعا".ان شاءالله همیشه سلامت باشید در کنار خانواده تان.

لینک شدید

اخه چرا ؟؟!!
واقعا اخه چرااااااا....؟؟؟!!!
چرا الان ، کمتر از یک ساعت مونده به اذون ، من این پست خوشمزه رو بخونم؟؟!!

زهرا جان التماس دعا
پاسخ:
واقعاً خوشمزه بود؟
محتاجیم

سلام

پست خوبی بود

هفته اول رمضان که افطاری دعوت نبودم روند کاهش وزن داشتم اما از وقتی افطاری دعوت شدیم بیش از نیم کیلو از وزنم برگشته

ادم اگه خونه باشه یه ذره نون پنیر با گوجه خیار یا سبزی یا هندونه می خوره

وقتی میری افطاری مجبوری هرچی اونجا هست بخوری: بامیه، شله زرد، پلو خورشت...

چیکار میشه کرد.من باید میوه سبزی بخورم تا سیر بشم...حتی فکر کردن از این به بعد هر جا رفتم افطار گوجه خیار با خودم ببرم D:

پاسخ:
سلام
باید به فکر نهضتی در امر تغذیه در کل خانواده ها باشیم :) یا اینکه راحت تر با خودمون غذا ببریم

ارسال نامه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی