11 صبح، زیر ِ طاق ِ یاس

لیلی بودم ولیکن اکنون/مجنون‌ترم از هزار مجنون

11 صبح، زیر ِ طاق ِ یاس

لیلی بودم ولیکن اکنون/مجنون‌ترم از هزار مجنون

درباره بلاگ
11 صبح، زیر ِ طاق ِ یاس
بایگانی
۱۷ مرداد ۸۹ ، ۱۴:۳۳

:)

اعتماد همیشه یک جاده‎ی دو طرفه بوده، ولی اعتماد کردن به اون بالاسری هم حکم جاده‎ی دو طرفه رو داره؟!!

شاید برای بعضی‎ها، آره!

ولی رسم لوطی گری میگه  "نـُـچ!"

اعتماد به اون بالاسری "باید" یه طرفه باشه! می‎فهمی چی میگم؟! یعنی هی اون بزنه، بشکنه، ببره! تو هم عین خیالت نباشه که اون هی می‎زنه و میشکنه و می‎بره!

اینقد جاده‎ات یک طرفه باشه که صدات هم درنیاد!

فقط بعضی وقتاش در بیای بگی "الحمدالله"

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۰۵/۱۷
زهرا صالحی‌نیا

نامه‌ها  (۵)

خوش به حالتون خواهر!
):
دلم گرفته ......... بد جور

و

تو می خندی و هی من حسود می شم !
چقدر اینجا عارفانه شده است!!!
امروز بعد از مدت ها یاد روزای اول وبلاگ نویسی افتادم و دردبه در و شب حر و هزارتا چیز دیگه...راستی همسرتون وبلاگ ندارن فیض ببریم!


علی علی...


چه خوب گفته بودید .
چه لوطی مآبانه.
انگار واسه خود خود من بود !
آخه اسم وبتونم یه چیزی تو مایه های اسم خودمه !


امیدوارم توان شکر رو در بدترین مصیبتها هم داشته باشیم.
من که خیلی وقتها بی صبر میشم...
گله میکنم...
حتی قهر میکنم..
اما بعدش عذر خواهی میکنم چون قلبا دوستش دارم...
می بوسمت خدااااااااااااااا

ارسال نامه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی