سخن درازه و قلندر خوابش میاد.
یه ژنی هست تویه همهی ایرانیها به اسم بدقولی، در واقع امکانش هست سرمون بره ولی بدقولیمون سره جاشه!
.
.
بعضی وقتها آدم نیازی نداره که ازش تشکر بشه، یعنی انتظار تشکر نداره، فقط دلش میخواد بهش احترام بذارن! همین! خواستهی زیادیه؟؟
.
.
یه سری تخصصها هست که همه فکر میکنن دارنش، مثل نقاشی، نویسندگی،شاعری، بازیگری و کامپیوتر!!! همه فک میکنن ته ِ کامپیوترن، چرا ؟؟ چون بلتن پسوورد ویندوز و با یه برنامه دانلودی بــ ِ پرونن! و خوب دختر جماعت هم که روم به دیفار نمدونه کامفیوتر چی هس!!!
تویه چند روزه گذشته، من و دوستم، یه سری رفتارها رو دیدیم، که واقعاً برامون عجیب بود، خوب نیازی نیست ما مدام هوار بزنیم، ما داریم آیتی میخونیم، ما ادمین شبکهایم، با توجه به دامنهی عظیم کامپیوتر و متعلقاتش، ما فقط قطرهایش و بلدیم، ولی صددرصد این قطره شامله تشخیص یوزر ادمین از یوزر غیر ادمین میشه!!! بعد وقتی یه دانشجویه ادبیات که دری به تخته خورده یاد گرفته آیپی بده، نباید ما رو همچین زیر سوال ببره که حسه کودک دوساله در مقابل بیلی* بهمون دس بده!!!
*بیل گیتس
چه نماز باشد آنرا که تو در خیال باشی/تو صنم نمیگذاری که مرا نماز باشد
چه نماز باشد آنرا که تو در خیال باشی/تو صنم نمیگذاری که مرا نماز باشد
چه نماز باشد آنرا که تو در خیال باشی/تو صنم نمیگذاری که مرا نماز باشد
چه نماز باشد آنرا که تو در خیال باشی/تو صنم نمیگذاری که مرا نماز باشد