ساعت 12 به وقت آفتاب
خیلی سعی کردم متن درست و مناسبی بنویسم،ولی نشد،پس بذارید رک و پوست کنده بگم،آقاجان،خانوم جان! من عاشق محرمم! دلم براش پرپر می زنه! اسمش هواییم می کنه! این روزا...
در مورد لال مونی گرفتن که اطلاع کافی دارید؟!
بنده در همون وضعیت به سر می برم! التماس دعا!
یا علی.
"دیوانه صفت شده به هر کوی/ لیلی لیلی زنان به هر سوی"
فکر می کنی اگر مدام بگویم...
فکر می کنی اگر مدام تکرار کنم...
فکر می کنی اگر هر لحظه فکر کنم...
فکر می کنی اگر هر ثانیه رویا ببافم...
فکر می کنی همه ی اینها جای ِ تو را،جای ِ حضور تو را می گیرد؟!
"نام ِ تو گنج من است!"* باور می کنی؟؟!!
تو در جایی،میان لحظه هایی که هنوز من،نام ِ من،کلمات نام من،ترتیب،برای حضور در خاطر تو پیدا نکرده بود،به یادم بودی!
بی دلیل نبود،تپش های قلبم از شنیدن تک تک حروف اسمت در جملات ِ دیگر!
تو در جایی،میان لحظه های تنهایی منتظر من ِ تنها بودی!
تو مسافر بودی یا من؟!
فرقی نمی کند! ما با هم از راه رسیدیم،با هم!
خوشا دمی که منم با تو و تویی با من
*کتاب ویران می آیی!