11 صبح، زیر ِ طاق ِ یاس

لیلی بودم ولیکن اکنون/مجنون‌ترم از هزار مجنون

11 صبح، زیر ِ طاق ِ یاس

لیلی بودم ولیکن اکنون/مجنون‌ترم از هزار مجنون

درباره بلاگ
11 صبح، زیر ِ طاق ِ یاس
بایگانی
۰۹ دی ۸۷ ، ۲۳:۴۳

پدر،عشق و پسر

نوشته ی سید مهدی شجاعی،واقعه ی عاشورا(نحوه ی شهادت حضرت علی اکبر)از زبان اسب آن حضرت برای مادر ایشون (لیلا) است.

"عجیب رابطه ی میان این پدر و پسر.من گمان نمی کنم در تمام عالم،میان یک پدر و پسر اینهمه تعلق،اینهمه عشق،لینهمه انس و اینهمه ارادت حاکم باشد.من همیشه مبهوت این رابطه ام.

گاهی احساس می کردم که رابطه حسین و علی اکبر فقط رابطه ی یک پدر و پسر نیست.رابطه ی باغبان با زیباترین گل آفرینش است.رابطه ی عاشق و معشوق است.رابطه ی دو انیس و همدل جدایی ناپذیر است.احساس می کردم رابطه ی علی اکبر با حسین فق رابطه ی یک پسر با پدر نیست. رابطه ی ماموم و امام است.رابطه ی مُحبُّ و محبوب است و اگر کفر نبود،می گفتم رابطه ی عابد و معبود است.نه...چگونه می توانم با این زبان الکن به شرح رابطه ی میان دو اسم اعظم بپردازم؟

بارها در کوچه پس کوچه های این رابطه ،گیج و منگ و گم می شدم.می ماندم که کدامیک از این دو مرادند و کدامیک مرید؟مراد حسین است یا علی اکبر؟

اگر مراد حسین است_که هست_پس این نگاه مریدانه  او به قامت علی اکبر،به راه رفتن او ،به کردار او و حتی به لغزش مژگان او از کجا آمده است؟! و اگر محبوب،علی اکبر است پس این بال گستردن و سر ساییدن در آستان حسین چگونه است؟"

همیشه این کلمات من و با خودش به جایی می برد که نمی دونم کجاست،توی یه بی وزنی عجیب،بین زمین و آسمان می مونم،بین عشق و دوری،بین مرگ و خون،بین درد و رهایی،بین آزادی و اسارت!

امروز اَزای عموی بود،من هم مثل بقیه دلم می سوخت،برای همه ی اون آدمهایی که توی غزه بی خبر می میرند،برای همه ی اون آدمهایی که مثل من برای آینده خودشون برنامه داشتند،وشاید فکر هم نمی کردند یک ساعت و حتی یک لحظه ی بعد نباشند.

امروز دوباره فکر کردم و میان عشق به زندگی و عشق به خدای خودم ماندم و ترسیدم از اینکه سر افگنده بشم پیش او.

اگر حکم جهاد دهند،من باید چه کنم؟! بمانم یا بروم،نمی دانم اینجا بیشتر به من نیاز دارد یا مردمی که زیر آتش اسراییل و آمریکا هستند!

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۷/۱۰/۰۹
زهرا صالحی‌نیا