چرا من اعتقاد ندارم 8 مارس برای من/ما روز زن است؟!
در ابتدای قرن بیستم گروهی از زنان برای گرفتن حقوق خود در کارخانههایی که مشغول به کار بودند، اعتراضاتی انجام دادند، با توجه به اینکه در آن زمان زنان نیروی کار *ارزان* به شمار میآمدند.
پس بعد از جنگ جهانی اول و بازگشت مردان به جامعه و اخراج زنان از کارخانهها نخستین جرقههای این موج برای زده شد.
و اما بعد!!!
در دهه 60 و 70 که موج فمنیست به سمت لزبینیست پیش رفت، خواستههای عجیبی از سمت این گروه به عنوان حقوق مطرح شد، به طور مثال اولین و مهمترین حقیق که خواستار ان بودند:
*اجازه سقط جنین بود*
همینجا من متوقف میشم، من/ما چهطور به زعم یک پیشینه صد ساله، که در حال حاضر به لجن کشیده شده، اعتقاد به چنین روزی داریم؟! آیا در جهان هم به این روز همینطور نگاه میکنند؟! دوست دارم بدانم!
دوستانی که خارج از ایرن زندگی میکنند، اگر توانستند در مورد نگاه انها نسبت به این روز بیشتر بگویند و جدای از این، چرا باید من ِ زن ِ مسلمان، روزی را روز زن بدانم که هیچ تناسبی با فطرت ِ تعریف شدهی من ندارد!
منی که هیچ اعتقادی به تساوی حقوق زن و مرد ندارم، و بعد هم، من پشت ِ چه علمی سینه میزنم؟!
پشت Gisele Halimi ؟! Louise Weiss ؟! Simone De Beauvoir ؟! یا خانم Oriana Fallaci ؟؟!
و حتی شاید شیرین عبادی!!
از خوب بودن بخشی یا قسمتی یا ثلثی یا ربعی یا ... این موج، نگوئیم، چرا باید وضو در این آب قلیلی بگیریم که نجاست در آن شناور است؟!! چرا؟! آنهم وقتی که به آب ِ کُر وصلیم!!!