11 صبح، زیر ِ طاق ِ یاس

لیلی بودم ولیکن اکنون/مجنون‌ترم از هزار مجنون

11 صبح، زیر ِ طاق ِ یاس

لیلی بودم ولیکن اکنون/مجنون‌ترم از هزار مجنون

درباره بلاگ
11 صبح، زیر ِ طاق ِ یاس
بایگانی
۲۶ بهمن ۹۱ ، ۰۰:۲۳

هیس، دخترها فریاد نمی‌زنند

 

خانم درخشنده! به صندلی ِ کناری ِ خود توجه کنید!

هیس، دخترها فریاد نمی‌زنند ، در یک سوم ابتدائی خود چنان مخاطب را تحت شعاع ِ موضوع خاص و ثقیل خود قرار می‌دهد، که تمام توجه تماشاگر را از جلوه‌های بصری ِ فیلم به محتوای تلخ خود می‌کشاند، برخلاف انچه که شایعه شده، به نظر ِ من هیس، دخترها فریاد نمی‌زنند فیلم ضد قصاص نیست، اگرچه بدون توجه به قانون اساسی کشور، حاوی غلط‌های فاحشی در زمینه قوانین قصاص است، ولی آنچه که از فیلم برمی‌آید، رویکرد آسیب‌شناسی ِ اجتماعی کارگردان است.

بعد از شروع تکان‌دهنده و طرح مسئله‌ و مشکل شخصیت اصلی ِ فیلم(شیرین) که در مورد خاطرات تلخ تجاوز در دوران کودکی اوست، مخاطب تمام گارد خود را در مقابل حرف‌ها و نوع نگرش فیلم در نیمه انتهائی از دست می‌دهد، فیلم به حدی از لحاظ روانی بر روی مخاطب تاثیر می‌گذارد، که بدون چون و چرا، تمام دلایل و اتفاقات پیش آمده در سیر ماجرا را می‌پذیرد.

هیس، دخترها فریاد نمی‌زنند مشکلات منطقی فیلم‌نامه‌ای داشت که از دید مخاطب پنهان ماند، به طور مثال، گشتن به دنبال ولی ِ دم ِ مقتول چرا باید برای لحظه آخر گذاشته شود؟ با وجود وکیل زبردست و کارکشته‌ی متهم!

از طرف دیگر نمایش نامزد ِ رابین‌هود صفت، که به این نتیجه می‌رسد، باید مستقلاً وارد میدان شد و به دنبال ولی ِ دم مقتول گشت، نه تنها در فیلمی که داعیه آسیب‌شناسی و اصلاح‌گری دارد، نا به‌جا است، بلکه نقض و تحدید آشکار امنیت اجتماعی ِ حال حاضر جامعه نیز هست. اگر قرار بر این باشد که با هر بن‌بستی، شخص خود دست به عمل بزند و بر حسب غریزه  عمل نماید، قانون در کجای این جامعه راه‌گشا و کار ساز خواهدبود؟!

از طرف دیگر، بار دراماتیکی که از پیدا شدن و بعد مرگ برادر ولی ِ دم مقتول به تماشاگر منتقل می‌شود، تماماً نابه‌جا و بدور از منطق روائی رئال و ژانر اجتماعی‌است که کارگردان در پیش گرفته، هیجان ناشی از این بخش داستان، به مخاطبی که هوشیاری خود را بابت نیمه ابتدائی فیلم از دست نداده، اینطور القا می‌کند که کارگردان هرچه بیشتر سعی در خراشیدن روح مخاطبش دارد.

مهم‌ترین نکته در اینجا نوع دیدگاه خانم درخشنده نسبت به مسائل اجتماعی است، آنچه که واضح است، نگاه نقاد ایشان نسبت به مسائل اجتماعی و دلسوزیشان برای حل شدن مشکلاتی از این دست است، ولی کارگردانی که خود را حامی قشری از دختران و زنان آسیب‌دیده این جامعه می‌داند و نگاهی وسیع و آینده‌نگر دارد، آیا شده در همان سالن تاریک سینما به صندلی‌های کناری خود نگاه کند؟! آیا شده دخترکی را ببینند که از وحشت ِ تماشای صحنه‌هایی که در فیلمشان آورده‌اند در خود مچاله شده و نمی‌داند با ترس و نگرانی خود در سال‌های آینده چه کند؟!

همه‌ی ما به نوعی در کودکی قربانی این سیستم رده‌بندی نشده فیلم و سریال بوده‌ایم، چرا که کودک پیش از آنکه درکی از موقعیت داستان داشته‌باشد، با اولین شخصیتی که از لحاظ سنی و یا ظاهری با او در تشابهاتی دارد، همذات پنداری می‌کند و تمام اتفاقاتی که برای شخصیت ِ مورد نظرش پیش آمده را در ذهنش برای خود مجسم می‌کند، پس دور از ذهن نیست اگر بگوئیم دخترکانی که فیلم هیس، دخترها فریاد نمی‌زنند را بدون هشداری از جانب عوامل فیلم و مسئولین سینما و حتی پدر و مادر خود دیده‌اند و یا خواهند دید، قربانی چنان فاجعه اسفباری هستند، و تجربه‌ای به تلخی ِ شیرین ِ هیس، دخترها فریاد نمی‌زنند خانم درخشنده خواهند داشت!

چه زمانی قرار است، سیستم مناسبی برای رده‌بندی سنی فیلم‌ها در سینمای ایران لحاظ شود؟!!!

نامه‌ها  (۲)

اصلی ترین و فاحش ترین اشتباه فیلمساز که اثرش را از شاهکار بودن به پایین کشید و خیلی خوب نزول کرد همین به دام هندی بازی بود . وقتی می توان بازی  شهادت در دادگاه رو ادامه داد چرا باید به سراغ ولی دمی رفت که بعد از مشکلات فراوان پیدایش کرد و بعد از آن به علت مصرف مواد مخدر اوذدوز کند و ... اینها همه نشان از هندی بازی داره که خیلی به ضرر فیلم تموم شد . 
پاسخ:
بماند که باگ قانونی داشت و اصلاً نیازی به قصاص نداشت
سلام.
در نقد فیلم هم موفق هستی زهرا جان.
تبریک میگم :)
پاسخ:
سلام
ممنون :)

ارسال نامه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی