11 صبح، زیر ِ طاق ِ یاس

لیلی بودم ولیکن اکنون/مجنون‌ترم از هزار مجنون

11 صبح، زیر ِ طاق ِ یاس

لیلی بودم ولیکن اکنون/مجنون‌ترم از هزار مجنون

درباره بلاگ
11 صبح، زیر ِ طاق ِ یاس
بایگانی

یه روزی قرار بود برسه که همه مون بریم،ولی قرار نبود این روز اینقدر زود برسه!

.

.

.

خوشی زیر دلم زده یا نزده! نمی دونم! ولی فکر کنم،یا دلم تنگه یا گرفته،که در هر دو حالت خیلی بده،باور کن!

.

.

.

دلتنگی دست خود آدم نیست،گاهی می یاد! مثلا وقتی داری lost نگاه می کنی،می بینی وسط فیلم،همین جور بی خودی دلت گرفته!

.

.

.

آره،باشه،من نمی تونم دنیا رو وایسونم،نمی تونم همه ی اونایی که دوستشون دارم و همیشه پیش خودم نگه دارم،آره حق دارن همه شون،این وسط انگار فقط من حق ندارم!

ببین!!!تقصیر من نیست که از رسم این دنیا شاکیم،تقصیر این دنیاست که هی من و شاکی می کنه!

.

.

.

کم کم تراشیدن مداد رنگی های نو،ترس از تمام شدن آن همه  رنگ زیبا،ولی هرچه می کردم،هر چه قدر هم "نوک گنجشکی" می تراشیدم،باز هم تمام می شد،شاید آنهمه ترس و دلهره بی دلیل بود،چون مغازه ها پر از مداد رنگی بود.

مدادهای جعبه ی مدادرنگی من یکی یکی در حال کوچک شدن و تمام شدن هستند،تمام می شوند و در جایی دیگر شروع می شوند،دلم برایشان تنگ شده و می شود،روی جای خالیشان در جعبه ی مدادرنگی هایم دست می کشم،یک عمر تک تک لحظه هایم را با آنها رنگ زدم،امروز بدون تمام این رنگها من می مانم و................

.

.

.

نه،نه...اَنگ عاشقی به من نچسبون! چپ چپ هم نگاه نکن،باور کن"الان عاشقی یه جور اَنگه! "جدی می گم!

.

.

.

گوش کن! دلم تنگ شده واسه معجزه هات،یه دونه کوچولو،فقط یه دونه!

 

یا علی

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۸/۰۲/۲۰
زهرا صالحی‌نیا

نامه‌ها  (۰)

هیچ نامهی هنوز ثبت نشده است

ارسال نامه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی