عملیات حمام
خوب است که بخوانید.
- - خودتو جمع کن!
v گفتنش راحته! فکر کردی خودم دلم نمیخواد؟!
- -لطفاً سریعتر! همه دارن دنبال تو میگردن!
v ببینم! تو احیاناً چیزی به اسم چشم روی او کله مستطیلیت داری؟!
- -بله! خوشبختانه دوتا هم دارم، البته برخلاف باقی خانوادهام که اکثراً یکی دارند، باید بگم که چند تائی هم دیدم که 3 تا داشتم ولی..
v اووف! فکر نمیکنی به جای اینکه شجره چشم خانوادهات رو برای من تعریف کنی بهتره دست ِ درازت رو بدی به من شاید بتونم از زیر اینهمه وسائل خودم رو بکشم بیرون!
- -البته دور از ادبه که میان حرف کسی بپرید ولی در شرایط فعلی مجبورم که به وسیلهای مثل ِ تو کمک کنم!
v البته البته!
- -من این لحنت رو دوست ندارم!
v کدوم لحن؟!
- -همین لحن رو!
v کدوم؟! این؟
- -نه! نه! من منظورم قبلی بود!
v این؟!
- -نــــــــــــــــــــه!
v آآآآی!
- -اتفاقی افتاد؟!
v نه! فقط به نظرم رسید صدام رو صاف کنم! واقعا! معلوم نیست که اتفاقی افتاده ؟!!
- -آآآآآ! خوب باید بررسی کنم که...
v اوووووف! کی خودتو از برق کشیدی؟!
- -همین چند دقیقه پیش داشتم موبایل پسر ارشد را شارژ میکردم! وقتی دیدم که همهی خانواده دنبال تو میگردند و من احساس وظیفه کردم که ...
v بیای و من و خشک کنی؟!!! قبل از اینکه دست ِ درازت رو بگیرم باید به من میگفتی تازه از برق کشیدی خودتو!
- -خانم شما زیادی جیغ میزنید!
v نظرت اینه؟! دوست داری جیغهای بلندترمم بشنوی!
- -نه! نه! بیاید مسئله رو حل کنیم، اون بیرون همه دنبال شما میگردن، در واقع ما در آستانه یک فاجعه عظیم هستیم! فسقلی رو شستن.....
v خرابکار!
- -آآآآ! شما اینطور صداش میزنید؟!!! مهم نیست! اییییم و تا چند دقیقه دیگه قراره از حموم بیارنش بیرون و در اون لحظه شما اونجا نیستییید!
v آآآآ! ایییییم! اووووو! چه جالب! خوب از یکی دیگه استفاده میکنن! هه هه هه!
- -نه!نه!نه! فسقلی...
v خرابکار!
- -شمارو ترجیح میده!
v باشه دوست ِعزیز! ولی من هم اینجارو ترجیح میدم، راستش خیلی وقت بود میخواستم برم مرخصی! اصلاً خود ِ خرابکار من و آورد اینجا، خودش فرستادم مرخصی!
- -امکان نداره! فسقلی..
v خرابکار!
-نمیتونسته چنین کاری بکنه!
v میبینی که تونسته! به راحتی! منو از کشو حولهها کشید بیرون و دوید اینجا و پرتم کرد پشت ِ تختش و بعد هرچیزی دستش اومد ریخت روم! منم خوابیدهبودم تا تو رسیدی و بیدارم کردی!
- -باشه. هرطور میل شماست، گویا دوست دارید برای مدت طولانی اینجا بمونید! شاید تا خانهتکانی عید، البته اگر خانه تکانی در پیش باشه!
v چی؟! تو چیزی از خونه تکونی میدونی؟! خبری نیست؟!
- -روزتون خوش خانم!
v صبرکن! فکر میکنم مرخصی کافی باشه، شاید باقی به پوست خرابکار...
- -فسقلی
v نسازن!
- باید شمارو از اینجا بیرون بیارم، دست من و بگیرید!
v باشه! باشه!
- -خوبه! اهسته پشت ِ من حرکت کنید! اول میریم سمت راست، بعد چپ، بعد زیر ِ میز، بعد چپ!
v کسی توی این اتاق نیست!
- -اییم! درسته، مستقیم میریم سمت در! درو باز میکنیم، میریم به سمت چپ، بعد راست، بعد باید کمی سینه خیز و پیچ خوران بریم سمت چپ، کمی اونجا صبر میکنیم....
v اگر ساکت باشی زودتر میرسیم! در ِحموم روبهروی در اتاقه!
- -آفرین! شما گویا به جغرافیا بسیار مسلط هستید!
v نخیر من به نحوه خوشکوندن موی سر مسلطم!
- -بله! بله! درسته! در هر حال از آشنائی شما مسرور شدم!
v من هم شدم ، رسیدیم، در هر حال ممنون از کمکت.
- -قابلی نداشت.
v نمیری؟!
- -کجا؟!
v سرجات؟! الان برمیگردن!
- -درسته!درسته!پس خداحافظ!
v شارژی؟!
- -بله؟؟؟؟
v بیشتر این ورا بیا!
- -حتماً! حتماً! به امید دیدار! آخ!
v خوردی تو دیوار!... هه! میخنده!