11 صبح، زیر ِ طاق ِ یاس

لیلی بودم ولیکن اکنون/مجنون‌ترم از هزار مجنون

11 صبح، زیر ِ طاق ِ یاس

لیلی بودم ولیکن اکنون/مجنون‌ترم از هزار مجنون

درباره بلاگ
11 صبح، زیر ِ طاق ِ یاس
بایگانی

 

از دوست بپرسید چرا می شکند؟!

.

.

.

شاید تقصیر من است که الفبای سیاست را نمی دانم،تقصیر دل ِ ساده ی من است،که انتخابات را فقط انتخابات می بینم،نه جنگ با هموطنها و همسالانی که اگر آنها را نمی شناسم،اگر با من فرق دارند،اگر حتی ندیدمشان ولی دوستشان دارم،دوستشان دارم به اسم ایران زمین،به اسم ایرانی به اسم هموطن " و دوست داشتن،رنگ و شعار و پرچم بر نمی دارد!"

امروز اولین روز حضورم بود،اولین روز انتخابم،تا آخرین کلمه ی گفته های کاندیدا را شنیدم و بعد انتخاب کردم،و امروز من تنها یک قطره بودم در میان امواج!

وقتی شعارهای عجیب و دشمن گونه می دادند،من بودم و دو دست که  بالا بود با پرچم.و سری که پایین می افتاد و تصویر عزیزان و دوستانی که تک تک جلوی چشمم رژه می رفت،آنهایی که اگرچه با من هم عقیده نبودند،ولی هنوز عزیز بودند،حق نبود آن شعارها در حقشان!

وقتی سر بلند می کردم و شصتها را می دیدم،دوباره مجبور بودم سر پایین بیاندازم،فقط برای آنکه نبینم، نه آن تصویر زشت را،بلکه چشمانی را که به من نه به چشم یک دوست،جوان،هموطن نگاه می کرد بلکه به چشم دشمنی نگاه می کرد که مستحق آن رفتار است!

به خاطر تنها یک رای،به خاطر یک پرچم،به خاطر..... به خاطر تنها،تنهایی من در کنارشان،نه در مقابلشان،من "وطن فروش خائن" شدم،واین زخمی نیست که درمان پذیر باشد!

اگر در مقابل ناسزای وحشتناکی که شنیدم سکوت کردم،نه به خاطر بی جوابی بلکه به خاطر دلشکستگی بود،من دخترکی که نه برای جنگ که برای اعلام حمایت آمده ام چرا باید محض خاطر نشان دادن اندیشه ام آنهم در جامعه ی آزاد از هموطنی هم سن که به دنبال ایرانی آباد تر است ناسزا بشنوم،آنهم ناسزایی که شایسته ی هیچ زن و دختری نیست،ناسزا به نجابتم،به عفافم،به..........

بندها پاره شده،و ما فراموش کرده ایم که هنوز هم با هم همسایه و هموطن هستیم،این رنگها،طرح ها،شعارها،پرچم ها،نمی تواند منکر هموطن بودن ما شود،نمی تواند این مهر را از دل ما براند،پس چرا اینگونه شدیم؟!

این تندروی ها ربطی به منتخبها ندارد،من با تو می گویم،تویی که برای ِ من ِ دختر ِ مسلمان ِ بیست و یک ساله ی ایرانی فرقی نمی کند چه رنگی باشی،من تو را هنوز همانقدر که زمانی که  بی رنگ و بی شعار و بی پرچم بودی دوست می دارم،

ولی دلی که شکست،شکسته،نگذار بیشتر از این بشکنیم!

 .

.

پ.ن:نوشته ی بالا هیچ ربطی به کاندید و یا طرفدار خاصی نیست اتفاقاتی که برای من افتاده برای هر فرد دیگری با هر نوع انتخابی ممکن است بیافتد! روی سخن من با هموطنهای ایرانیم است!

همین!

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۸/۰۳/۲۱
زهرا صالحی‌نیا

نامه‌ها  (۰)

هیچ نامهی هنوز ثبت نشده است

ارسال نامه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی